جدول جو
جدول جو

معنی شاه اندازی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

شاه اندازی کردن(خَ خَ شُ دَ)
دعویهای بس بزرگ به لاف کردن. دعویهای بیش از حد خویش کردن. (یادداشت مؤلف). زیاده سری کردن و لاف و گزاف زدن و دعوی بلند کردن. (بهار عجم) (از آنندراج) :
مهر درویش بگو در دل شاه اندازد
در سخن اینکه کند اینهمه شاه اندازی.
مخلص کاشی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
. بدءٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
Boot, Launch
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
démarrer, lancer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پز دادن و زیاده روی در خرج کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
起動する , 発射する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
запускать , запускать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
چلانا , شروع کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
চালু করা , চালু করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
เริ่ม , เปิดตัว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
시작하다 , 시작하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
להפעיל , להשיק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
menyalakan, meluncurkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
opstarten, lanceren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
запускати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
arrancar, lanzar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
avviare, lanciare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
iniciar, lançar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از راه اندازی کردن
تصویر راه اندازی کردن
चालू करना , लॉन्च करना
دیکشنری فارسی به هندی